پسره تو كليسا نشسته بوده، يهو ميبينه يه دختر خيلي خوشگل مياد تو. ميدوه ميره پشتِ يه مجسمه قايم ميشه. دختره مياد ميشينه جلوي محراب و ميگه: اي خدا! تو به من همه چي دادي ، پول دادي ، قيافه دادي ، خانواده خوب دادي. فقط ازت يه چيز ديگه ميخوام. اونم يه شوهر خوبه .يا حضرت مسيح! خودت كمكم كن! پسره از پشت مجسمه مياد بيرون ميگه: عيسي هل نده! هل نده زشته ، خودم ميرم!
رفتم داروخانه چسب زخم بگیرم
نداشتن
.
.
دختره افتاده دنبالم
میگه
خودم مرهم زخمات میشم
چشم و چراغ خونت میشم
یه بار بابا بزرگم با مامان بزرگم دعواشون شد
وسط دعوا دندونای مصنوعی هردو از دهنشون پرت شد بیرون
قاطی کردن کدوم مال کی بود، بابا بزرگم گفت اونی ریحون چسبیده بهش برا منه،
مامان بزرگم گفت ریحون نداشتیم که ما، باز رفتی بیرون تنهایی کباب خوردی، دعوا جدی تر شد
قبلا به دخترا چشمک میزدی میرفتن داداششونو میاوردن آدمو بزنه
.
.
الان کافیه فقط پلک بزنی ، خودش مقدمات عروسی میچینه
ایرانی و یه آمریکایی قرار گذاشتن
به تعداد روزهای تعطیل کشورشون به همدیگه پس گردنی بزنن!!
آمریکایی اول شروع کرد:
تولد عیسی , ژانویه , وفات عیسی , عید پاک
نوبت ایرانیه شد
تولد امام اول , دوم , سوم … دوازده ام
و شروع کرد به نام بردن تمام اماما و تولد و وفاتشون
آمریکایی داشت از درد میمرد و به عر عر افتاده بود
ایرانیه گفت داداش هنوز عید نوروز و ۳ ماه تابستون مونده
شُل کن برادر من
ماجرای اخراج استیو جابز از اپل و بازگشت دوباره به این شرکت
لیست بهترین انیمه های عاشقانه سینمایی در همه زمان ها